مبارزه زنان در برابر تاریک اندیشی گروه طالبان

عکس: شبکه اجتماعی 


نان، کار آزادی یا آموزش 

بعد از سقوط حکومت پشین و اشغال مجدد کابل توسط گروه طالبان، زنان و دختران شجاع افغانستان به  سمبول مقاومت و آزادی خواهی مبدل شده اند. زنان فعال در شهر های مختلف از جمله شهر کابل، بارها دست به اعتراض زده و شجاعانه علیه نظام مستبد طالبانی می ایستند تا برای حقوق زنان و حقوق بشر دادخواهی نموده باشند. این زنان که در 20 سال گذشته نماد از پیشرفت  وتغییر در کشور بودند، اکنون به نماد مبارزه تبدیل شده و علیه سیاست های سختگیرانه ی طالبان  مبارزه می کنند.

 بعد از دو دهه تغییرات کلان اجتماعی در کشور، زنان بیشتر از هر وقت دیگر به یک نیروی آسیب پذیر تبدیل شده و هر روز به حاشیه رانده می شوند. گروه طالبان پس از قدرت گیری مجدد، زنان را از حق آموزش و کار محروم ساختند. این سیاست های تبعیض آمیز طالبان باعث شد تا زنان به جاده ها بر آیند و علیه آنان اعتراض کنند. 

نان، کار، آزادی یا آموزش، جدید ترین شعار زنان معترض بود که روز 5 شنبه دهها زن، در جاده های کابل برآمدند و برضد گروه حاکم شعار دادند. نان، کار، آزادی، یکی از تاثیر گذار ترین شعار های است که جمعی از زنان از آن برای دست یافتن به حقوق شان استفاده می کنند. 

با اشغال مجدد کابل از سوی گروه طالبان، این سه واژه بصورت کامل از میان مردم رخت بر بسته است و مردم با گرسنگی، نبود کار، محروم شدن از آزادی های اجتماعی مواجه اند و روزگار دشواری را سپری می نمایند. نان، کار، آزادی نه تنها خواست زنان بلکه خواست همه ی مردان نیز است. مردان و بخصوص جوانان در وضعیت مشابه قرار دارند و روزگار دشوار بیکاری را سپری می کنند. 

نبود کار نه تنها زنان را بلکه مردان را نیز در سطح کلان متاثر ساخته است و این معضل زندگی مردم را تهدید می کند. در واقع بیکاری و گرسنگی مردم را مجبور ساخته تا دست به فروش، وسایل خانه، اعضای بدن و حتا اعضای خانواده ی شان  بزنند.  جدید ترین ویدیوی که در شبکه های اجتماعی دست بدست می شود، نشان می دهد که زنان بادغیسی اطفال شان را برای فروش پیش کش می کنند.

از سوی دیگر شعار نان، کار، آزادی زمانی از سوی زنان شجاع کشور در یک تظاهرات مدنی مطرح می گردد که گروه حاکم هیچ درگ از مفهوم مدنیت ندارند و صرف خشونت، جنگ، بی قانونی و وحشت را پیشه کرده اند. در واقع این شعار در برابر ستم گری نظامی و مذهبی، تک قومی و تک جنسیتی، گروهی از افراط گرایان مذهبی ارایه می شود که تمام آزادی های مدنی و اجتماعی مردم را در سراسر افغانستان سلب کرده اند. تعلیم و تربیه که نخستین حق انسانی زنان است ، از آنان سلب شده و میلیون ها زن و دختر از کسب دانش محروم شده اند. همینطور کار و آزادی بخش های دیگر از اساسی ترین حقوق مردم و بخصوص زنان است که در سطوح مختلف از آنان گرفته شده است.  

برعلاوه در چهار ماه گذشته، آزادی بصورت کامل از کشور رخت بربسته است و مردم و بخصوص زنان از این حق انسانی بصورت کامل محروم شده اند. نه تنها زنان از آزادی اجتماعی محروم اند که حتا مردان نیز در وضعیت مشابه قرار دارند. مردان و زنان حق آزادی انتخاب ندارند و حتا آزادی پوشیدن لباس رانیز  ندارند و مجبور اند مطابق به دستورات یک گروهی از انسان های نافهم عمل کنند. تعدادی زیادی از مردان بارها بدلیل پوشش ظاهری شان، محکمه صحرایی شده اند. همینطور جوانان با نداشتن ریش و داشتن موهای مفشن بارها بطور وحشتناک لت و کوپ شده اند. 

دسترسی به تعلیم و تربیه برای همه و بخصوص زنان محدود شده و تحصیل با اشغال کشور از سوی گروه طالبان مفهوم واقعی اش را از دست داده است. قبل از سقوط کابل، تنها دغدغه ی مردم تعلیم و تربیه بود که باید به آن می پرداختند اما اکنون بدلیل سطح پایین امید، این دغدغه دیگر مفهوم ندارد و مردم همه به فکر فرار از کشور اند، طوری که روزانه هزاران نفر سعی می کنند از کشور خارج شوند.

شعار نان، کار، آزادی نقش برجسته در تغییرات اجتماعی مردم دارد. اگر مردم فرار می کنند، بصورت قطع بدلیل نبود همین سه موضوع برجسته است که مجبور اند در نبود آن از کشور فرار کنند. اگر نان، کار، آزادی یا آموزش نباشد. زندگی نیست و زنده ماندن را بصورت وحشتناک تهدید می کند. 

مردم به این باورند که اکنون بدلیل فشارهای جامعه بین المللی گروه حاکم، زیاد مردم را تحت فشار قرار نمی دهند، در حالی که وضعیت رقتبار است و نفس کشیدن را بسیار دشوار ساخته است. اگر این گروه با سیاست های افراط گرایانه ی شان، از سوی جامعه ی بین الملل به رسمیت شناخته شوند، در آن صورت حقوق بشر مفهوم اش را از دست می دهد. آموزش دختران بصورت کامل از میان برداشته خواهد شد، ازدواج های اجباری، فروش زنان بیشتر از پیش رایج خواهد شد و زنان به برده جنسی تبدیل خواهد شد. 

مناطقی که در 20 سال گذشته، در زیر حاکمیت گروه طالبان قرار داشت، نمونه ی برجسته از اعمال سیاست های این گروه در سراسر کشور است که پس از به رسمیت شناخته شدند این طرز فکر و دیگاه، در سراسر کشور اعمال خواهد شد. نان، کار، آزادی برای زنان بصورت کامل جایش را به افراط گرایی مذهبی خواهد داد و امر به معروف و نهی از منکر، سرنوشت مردم را تعین خواهد کرد. آنچه که اکنون در اکثر مناطق در حال اجرا است.

در نهایت، نان، کار ممکن است در جغرافیای افغانستان، در زیر حاکمیت این گروه تندرو مذهبی، تک قومی و تک جنسیتی اندکی فراهم خواهد شد. اما یقیناً آزادی دیگر بدست نخواهد آمد. چون اساس وجودی این گروه، خلاف آزادی است و مردم را از داشتن هرگونه آزادی محروم خواهد ساخت. در ماده نخست اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است که تمام انسان ها آزاد زاده شده اند و در حرمت و حقوق باهم برابر اند. عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یک دیگرعادلانه رفتار کنند. 

آزادی، به مفهوم داشتن حقوق کامل در زندگی که شامل، حق فکر و اندیشه نیز هست می باشد. حق فکر و اندیشته مهم ترین اصل آزادی است. در نبود این دو حق، آزادی مفهوم ندارد و حقوق بشر نیز مفهوم واقعی خود را پیدا نمی کند. در شرایط فعلی ممکن است افغان ها به نان و کار دست پیدا کنند اما به آزادی نه،  اگر حق فکر و اندیشه از مردم سلب شود، دیگر آزادی مفهوم ندارد. حق آزادی مردم باید از سوی دولت و جامعه مسئون باشد وهرگز مورد تعرض دولت و حاکمان قرار نگیرد. 

با تاسف در شرایط کنونی نه امنیت روانی وجود دارد و نه جانی، مردم از بیم مجازات خودسرانه ی گروه طالبان در هراس اند و مجبور اند در گوشه و کنار کشور به زندگی مخفیانه رو بیاورند. در اماکن عمومی مردم بی دلیل پرس و جو می شوند و نمی توانند با آرامش خاطر از یک منطقه به منطقه ی دیگر سفر کنند. به بهانه ی جمع آوری سلاح، به منازل مردم داخل می شوند و با تلاشی خانه به خانه، امنیت شبانه مردم را نیز از بین می برند. بناٌ نان، کار، آزادی در افغانستان وجود ندارد و جامعه جهانی باید با درنظرداشت این وضعیت با این گروه تعامل کنند. 



     


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

بررسی آپارتاید جنسی در افغانستان زیر کنترل طالبان

نشست ویژه دو روزه‌ای پارلمان اتحادیه اروپا زیر عنوان 'روزهای زنان افغان' در بروکسل